هر کس بي همسري را همسر بدهد، از کساني است که خداوند در روز قيامت به او نظر [لطف] مي افکند. کافي، ج۵
پنج باور غلط دربارهٔ عشق و ازدواج
- توضیحات
- دسته: مشکلات ازدواج
- منتشر شده در شنبه, 30 بهمن 1395 14:30
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- بازدید: 3972
پنج باور غلط دربارهٔ عشق و ازدواج
فراوری: فاطمه ایمانی
مقدمه
بارها شنیدهایم که برای خوشبختی عشق لازم است ولی کافی نیست، عشق به ما نیرو، استقامت، جرات، پشتکار، امید، هیجان و انگیزه حرکت میدهد تا با آگاهی، عقل و درایت و تلاش رودخانه متلاطم زندگی را به سلامت طی کنیم. بدون آگاهی و تعهد، عشق، تنهایی ما را به هیچجا رهنمون نخواهد شد.
در اینجا به برخی از رایجترین باورهای درست و نادرست دربارهٔ عشق و ازدواج اشاره میکنیم.
پنج باور غلط دربارهٔ عشق و ازدواج
۱. هر کسی نیمهگمشدهای دارد (تفکر جادویی): برخی بر این باورند که برای هر فرد فقط یک نفر به عنوان جفت مناسب ساخته شده یا باید منتظر باشد تا تقدیر و سرنوشت آن فرشته گمشده را در برابر او ظاهر کند، یا اینکه افراد متعددی را امتحان کند تا اینکه نیمهاش را پیدا کند. گروه اول برای پیدا کردن همسر و ایجاد رابطه تلاش نخواهند کرد مگر سطحی و گروه دوم از یک رابطه به رابطهای دیگر میروند تا شاید گمشده خود را پیدا کنند.
۲. فقط با همسر کامل و بیعیب و نقص میتوان در زندگی اشتراکی به خوشبختی رسید! (کمال پرستی): آنهایی که این تفکر را دارند، دنبال یک فرد کامل و تقریبا بیعیب و نقص هستند و به این ترتیب بسیاری از فرصتهای طلایی را از دست میدهند. چون همیشه معایبی برای رد کردن طرف مقابل پیدا خواهندکرد. عدهای هم چون پیوند عاطفی ناامنی داشتهاند به دیگران اعتماد نمیکنند و ناخودآگاه دنبال مدرک و دلیل برای رد طرف مقابلاند. در حالی که همسر کامل وجود ندارد و اساسا فلسفه ازدواج شروع با حداقل معیارهای لازم و اساسی و تلاش برای رسیدن به حداکثرهای ایدهآل (رشد و نمو) است. احتمال موفقیت و خوشبختی در ازدواجی بیشتر خواهد بود که تجانس و تشابه بین زوجین بیشتر باشد و اگر یکی خیلی برتر از دیگری باشد دیر یا زود رابطه دچار مشکل میشود.
۳. برای یک ازدواج موفق مهم نیست که با چه کسی ازدواج میکنید، مهم این است که چقدر تلاش میکنید! افراد با چنین تفکری بدون در نظر گرفتن تضادها، تشابهات ارزشها، اهداف، انتظارات و... وارد یک رابطه و ازدواج نابرابر و سوء استفادهگرانه میشوند و دیر یا زود هر دو طرف از پا درخواهند آمد. خمیرمایه چنین طرز تفکری این است؛ خودم درستش میکنم! در حالی که ازدواج مثل بازی پینگپونگ است که هر دو باید لذت ببرند.
۴. عشق به تنهایی برای ازدواج کافی است! اصلاً! مخصوصاً اگر شهوانی باشد. برای انتخاب همسر باید براساس دل (احساسات و عواطف) عمل کرد. کودک ۷ تا ۱۰ ساله فقط براساس حواس، تخیلات و هوشش دنیا را درک و ارزیابی میکند! از ویژگیهای این افراد این است که وقتی میپرسیم چرا عاشق این فرد شدهاید؟ معمولاً یا دلیلی برای آن ندارند و اگر هم داشته باشند یا بیشتر به صورت نداشتن معایب است (دروغ نمیگوید، خشن نیست) یا اینکه محاسن نسبت داده شده نادرست و غیرمنطقی است (فهیم و با پشتکار است ولی در سن ۲۸ سالگی هنوز نه تحصیلات دارد نه شغل!) انسان سالم کسی است که با عقل جاده و مسیر و با دل و احساس، انرژی رفتن در مسیر را انتخاب میکند.
۵. ازدواج و انتخاب همسر به شانس بستگی دارد! اگر ما شانس را به عنوان سرنوشت محتوم در نظر بگیریم دیگر تلاش، اختیار، کوشش، تفکر و در یک کلام هستی بیمعنی خواهد بود. تفاوت انسانهای عاقل و توانمند با دیگران در این است که آنها خود سرنوشتشان را مینویسند و میسازند.
بسیاری از ازدواجهای غلط و ناموفق به این دلیل رخ میدهد که افراد آن را یک هدف قرار میدهند. در نتیجه برای رسیدن به آن گاهی بسیاری از اصول عقلانی و حتی اخلاقی را نیز نادیده میگیرند و زیر بار انتخاب غلط میروند یا بدون آمادگی و شرایط لازم درگیر آن میشوند.
منبع
بخش کلوب ازدواج تبیان
موسسه خانه مهر اصفهان
خیابان مسجد سید ابتدای کوچه شماره 23 پلاک 8
شماره تماس 03133360007 و 03133385545